فرشته کوچولوی مامان
بسم الله الرحمن الرحیم سلام عزیزدلم... فرشته کوچولوی من .همینطور که میبینی این دومین نوشته من برای توئه.کم کم دارم راه میفتم و نوشتن برای تو راحت تر میشه.عزیزم چندروزی ِ یه مسئله که یجورایی به تو هم مربوطه،تموم ذهنمو درگیر کرده و باعث شده من یه سری تصمیمات جدید بگیرم.از خدا میخوام بهم اراده قوی بده تا بتونم رو تصمیماتم مصمم باشم.انشالله که خدا مثل همیشه کمکم میکنه... خب همه چی از فکر داشتن تو شروع شد.درست از همون لحظه ای که خودمو یه مادر تصور کردم و شیرینیش همه وجودمو گرفت.بعد این تصور قشنگ اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که باید مادر خوبی برات باشم.یه مادر نمونه...طوری که لایق کلمه مادر باشم.مسلما بدست آوردن این عنوان لذت...
نویسنده :
يك مامان عاشق
21:20